جمعی از اساتید دانشگاه مطرح كردند
نكاتی درباره همه گیری كرونا در جهان
سایت امن: همزمان با درگیری بسیاری كشورهای دنیا با ویروس كرونا تنی چند از اساتید دانشگاهی به تحلیل داده های آماری در زمینه همه گیری كرونا در جهان پرداختند.
به گزارش سایت امن به نقل از ایسنا، دكتر سید علی حسینی اسفیدواجانی، دكتر رضا جعفری(متخصصان سیستم های پیچیده و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی) و دكتر عباس صابری، متخصص سیستم های پیچیده و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این حوزه متنی را در اختیار ایسنا قرار دادند.
در این متن آمده است:
«نزدیك به چهار هفته پیش و بعد از تعطیلی دبیرستانها و دانشگاهها برخی از كارشناسان با خوشبینی معتقد بودند تعطیلی مدارس و دانشگاه ها برای كنترل كرونا كفایت می كند و كرونا یك هفته بعد از آن پیك خواهد زد و سپس كاهشی خواهد شد. تحلیل داده های ما اما نتایج نگران كننده ای را گوشزد می كرد. در آن مقطع با تحلیل داده های خارج از چین كه آنروزها داده های كمی بود به نتایج نگران كننده ای رسیدیم. البته با كمك برخی از همكاران عزیز متنفذ در دانشگاه سعی كردیم تحلیلهایمان را بدست سیاست گذاران مربوطه برسانیم هر چند خیلی جدی گرفته نشد.
طبیعی است كه در همه گیری ها، طیف نگاه های خوش بینانه و بدبینانه به روند همه گیری وجود داشته باشد. تحلیل داده های ما اما نتایج نگران كننده ای را گوشزد می كرد. در گزارش خود چهار اخطار را مطرح كردیم كه تا اینجا گذر زمان هر چهار اخطار ما را تایید كرده است. اولا اخطار دادیم كه نرخ رشد سرایت این بیماری تصاعدی و بسیار سریع است. سرعتی كه ما برآورد كردیم بسیار بالاتر از سرعت پیشنهادی گروهی از كارشناسان اپیدمیولوژی در آن روزها بود. داده های این روزهای جهان صحت تحلیل آن روزهای ما را ثابت كرد.
ما همینطور اخطار دادیم كه نرخ مرگ در ابتدای اپیدمی امكان دارد اشتباها كمتر از نرخ واقعی تخمین زده شود و شواهدی را از داده های چین عرضه دادیم. در آن زمان سازمان بهداشت جهانی نرخ مرگ را دو درصد میدانست و بعدا آن را به ۳.۴ درصد افزایش داد كه تاییدی بر اخطار ما بود. ضمنا اخطار دادیم كه خوشبینی برخی از تحلیل گران به گرمای اردیبهشت امكان دارد كه بیش از اندازه باشد. سرعت بالای همه گیری دو هفته اخیر در كشورهای استوایی فیلیپین و مالزی تاییدی بر آن اخطار است.
هشدار چهارم آن بود كه در صورت بروز همه گیری و تكثیر بیش از اندازه ویروس در بدن افراد شانس جهش ژنی و ظهور طیف های جدیدی از ویروس وجود دارد كه یك خطر با ابعاد غیر قابل پیشبینی برای كل خاورمیانه است. این اخطار هم در ایام اخیر توسط كارشناسان گوشزد می شود.
خوشبختانه سیاستگذاران كشور تا آنجا كه شرایط تحریمی و اقتصادی كشور اجازه میداد سیاست های مناسبی را در اسفند ماه پیگیری و پیاده سازی كردند. تعطیلی مدارس و انواع سیاست های انجام شده در جهت كاهش مراجعات به ارگان های دولتی به كاهش سرایت بیماری كمك كرد. در عین حال انتظار قرنطینه خانگی كامل آن هم در اسفند ماه در كشوری كه از یكسو از شرایط تحریمی رنج می برد و از جانب دیگر بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی آن در ماه آخر سال صورت می پذیرفت شاید انتظاری غیر ممكن بود. به زعم نویسندگان اما در بقیه تعطیلات نوروز، سیاستگذاران لازم است تا وارد فاز تهاجمی مهار همه گیری شوند. در این نوشته تلاش می نماییم استراتژی های مقابله با بحران كرونا را بررسی نموده و هزینه های انسانی، اقتصادی و اجتماعی هر استراتژی را گوشزد نماییم. شاید كه سیاستگذاران را در انتخاب یك استراتژی صحیح تر یاری كند.
برای داشتن تحلیل درست پیش از هر چیز بایستی به سوالات زیر پاسخ دقیق داد. گرچه پاسخ بعضی از سوال های زیر مكررا شنیده شده است، اما به زعم نویسندگان اعدادی كه توسط بعضی از كارشناسان در ادبیات علمی كشور شنیده می شود بیش از اندازه خوش بینانه است به نحوی كه نه با داده های آماری جهان همخوانی دارد و نه با اعداد مراجع رسمی جهانی. بنابراین در این نوشته تلاش می نماییم با توسل به آمار پاسخ دقیق تری به سوال های زیر بدهیم.
۱. نرخ سرایت این بیماری چقدر است؟
۲. در گرمای اردیبهشت و خرداد چه تغییراتی را در زمینه گسترش بیماری انتظار داریم؟
۳. چند درصد بیماران به تخت بیمارستانی نیاز دارند؟
۴. نرخ مرگ در بیماری كرونا چقدر است؟
۵. آیا در صورت همه گیری شانس جهش ژنی و ایجاد استرینهای (گونه های متفاوت) ویروس وجود دارد؟
نرخ سرایت این بیماری چقدر است؟
سرعت سرایت این بیماری به طرز شگفت آوری بالاست. شكل یك تعداد مبتلایان به این بیماری را در كشورهای ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، و آمریكا نشان داده است.
همانطور كه نمودار نشان داده است تا پیش از اعلان همه گیری و تغییر عادات مردم یا قرنطینه سازی در هر سه كشور آمریكا، فرانسه، و اسپانیا، تعداد مبتلایان در ۱۵ روز ۱۰۰ برابر شده است. با این نرخ رشد، هر مبتلا ظرف یكماه به بیشتر از ۱۰ هزار مبتلا تبدیل می شود. در ایتالیا در ابتدای راه تعداد مبتلایان با سرعتی بیشتر در حال رشد بوده است (پاره خط آبی) در عین حال سرعت رشد بعد از قرنطینه شش شهر اولیه و ایالت لومباردی كاهش یافته و به ۳۰ برابر ماهیانه رسیده است(پاره خط سبز) كه هنوز رشد بسیار بالایی است. بعد از عدم موفقیت قرنطینه لومباردی، دولت ایتالیا از چند روز پیش قوانین خروج از خانه ممنوع را اعلام نمود كه اثر این سیاست نزدیك به یك ماه طول می كشد تا سرایت را كنترل كند و در نمودار ظاهر شود (منبع شماره یك گزارش های سازمان بهداشت جهانی)
همانطور كه از دو شكل پیداست در شرایط عادی ویروس كرونا ظرف یكماه از هر مبتلا میتواند ۱۰ هزار مبتلا بسازد. البته با افزایش مبتلایان به سمت اشباع نزدیك می شویم و سرعت سرایت كاسته می شود. یعنی اگر نیمی از افراد جامعه مبتلا شوند، شانس سرایت بیشتر از ۵۰ درصد كاسته می شود. در ماه بعد هر كدام از این ۱۰ هزار نفر می تواند ده هزار مبتلای دیگر بسازد. البته این نرخ بستگی به شرایط اجتماعی و نوع تعاملات روزانه مردم با یكدیگر دارد. هر چه تعامل مردم و رفتن به مكان های تفریحی و تجاری و یا استفاده از مترو و تاكسی و اتوبوس بیشتر باشد نرخ رشد سریعتر است. در عین حال رشد نسبتا یكسان در كشورهای اروپایی و آمریكایی نگران كننده است. در كشور توریستی ایتالیا این نرخ رشد بیشتر از ۱۰ هزار برابر شدن ماهیانه بوده است. با چنین رشدی ظرف سه ماه عملا هر كشوری به طور كامل مبتلا می شود. این امر دلیل اعلام شدن وضعیت جنگی در خیلی از كشورهای مبتلا را نشان داده است.
پس اگر اطلاعات در زمینه همه گیری كرونا نبود و مردم به خود قرنطینگی روی نمی آوردند و دولت رویكرد تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و كاهش مراجعات به ارگان های دولتی را پی نمیگرفت این ویروس در كمتر از سه ماه بخش بزرگی از جامعه را مبتلا می كرد.
بر طبق یك مقاله (منبع ۴ ) ادعا شده ۱۳ درصد انتقالها در بیماری در دوران كمون صورت گرفته است. اگر بیماری میتواند در دوره كمون منتقل شود آنگاه یك نتیجه منطقی آن است كه مبتلایان بدون علامت هم بتوانند تا حدودی بیماری را منتقل كنند. موفقیت دولتهای چین، كره جنوبی، ژاپن و سنگاپور در كنترل بیماری با ایزولاسیون بیماران و افراد در تماس با آنها نشان میدهد این كشورها در شناسایی بیماران موفق بوده اند و احتمال آنكه مبتلایان بدون علامت زیادی را رصد نكرده باشند كم است.
در گرمای اردیبهشت و خرداد چه تغییراتی را در زمینه گسترش بیماری انتظار داریم؟
متاسفانه دل بستن به گرمای اردیبهشت خوشبینی بیش از حد است. در مقایسه با كرونای جدید ۲۰۱۹، ویروس مرس كه از همان خانواده كروناست نرخ سرایت بسیار بسیار كمتری دارد. با اینحال بعد از چند سال از پیدایش در عربستان و گذر از تابستانهای مختلف این ویروس كماكان ریشه كن نشده است. در مورد سارس هم علل متقنی وجود ندارد كه گرما سبب ریشه كنی سارس شده باشد. در زمینه سارس هم روش شناسایی مبتلایان و ایزولاسیون عملا به ریشه كنی ویروس انجامید.
نمودار شكل ۳ رشد تعداد مبتلایان را در دو كشور استوایی فیلیپین و مالزی نشان میدهد كه به صورت تصاعدی و با سرعت بالا رشد كرده است. اگر دمای پایتخت های این دو كشور را در این روزها چك كنید متوجه می شوید كه در بیشتر روزها ۳۵ درجه است. این دما از دمای عمده شهرهای ایران حتی در تیر و مرداد بیشتر است. در چنین دما و رطوبت استوایی تعداد مبتلایان یك رشد ماهیانه ۱۲۵ و ۷۰۰ برابری را نشان میدهد. گرچه كمتر از نرخ رشد اروپاست ولی همچنان ویرانگر است. این رشد به وضوح نشان میدهد دل بستن به گرمای بهار و تابستان ایران تكیه بر ستون شنی است.
چند درصد بیماران به تخت بیمارستانی نیاز دارند؟
بعضی از كارشناسان با خوشبینی ادعا می كنند ۸۰ درصد مبتلایان كرونا هیچ علامتی ندارند. ۱۵ درصد علامت دار هستند و پنج درصد احتیاج به بستری دارند. این اعداد رایج شده در ادبیات ایران مصداق علمی ندارد. این درصد ها طبق گزارش چین كه گزارشی از پرونده بیشتر از چهل هزار بیمار در چین كه در ماه فوریه عرضه شد استخراج شده است(منبع ۲). اما یك اشتباه بسیار فاحش ولی خطرناك در ترجمه رخ داده است.
تفاوت بیان ایرانی با گزارش چینی فاحش است. در گزارش چین صورت خفیف بیماری به وضعیتی گفته شده است كه شدت بیماری به حدی است كه بیمار احتیاج به بستری ندارند. حتی افرادی كه صورت ضعیف پنومنی را تجربه می كنند در گروه ۸۱ درصد قرار داده شده اند. برخلاف آنچه كه برخی از كارشناسان در ایران بیان می كنند در گزارش دولت چین ۱۴ درصد افرادی هستند كه حالت شدید بیماری را تجربه می كنند.
طبق گزارش این افراد با تنگی نفس، پنومنی، و اشباع اكسیژن زیر ۹۳ روبرو می شوند. ۵ درصد باقیمانده حالت بحرانی را تجربه می كنند كه شامل نقص كاركرد سیستم تنفسی، و درگیری و نقص ارگان های مختلف بدن است. بنابراین بر خلاف برداشت رایج در ایران ۱۹ درصد مبتلایان احتیاج به مراقبت های حمایتی بیمارستانی داشته اند.
در چین تا اینجای كار ۴.۵ درصد پرونده های بسته شده به مرگ انجامیده است. اگر بنا بر ادعای رایج در ایران تنها پنج درصد مبتلایان احتیاج به تخت بیمارستانی داشتند آنگاه عملا تخت بیمارستان بی فایده بود چون كه از هر ۱۰ بستری بایستی ۹ بستری به مرگ بینجامد تا برداشت ایرانی به تعداد مرگها در چین جور در بیاید. اگر برداشت ایرانی درست بود از ۸۰۰۰۰ مبتلای چینی تنها چهار هزار نفر احتیاج به تخت بیمارستانی داشتند و ضرورتی به برگزاری نزدیك به ۱۰ بیمارستان صحرایی در چین نبود. عین عبارت گزارش دولت چین را برای رفع هر گونه ابهام در پانوشت ذكر می نماییم.
نتیجه گیری مهم آن است كه ۱۹ درصد مبتلایان نیازمند به تخت بیمارستانی دارند كه در بین ایشان پنج درصد نیازمند به آی سی یو میشوند. البته در شرایط كمبود تخت بیمارستانی (حتی در شرایط فعلی ایران) درصدی از این افراد بعد از یكی دو روز درمان بیمارستانی به خانه فرستاده میشوند و راهنمایی میشوند كه در صورت بروز شرایط حادتر برگردند. اما این تغییر بزرگی در عدد ۱۹ درصد ایجاد نمیكند. نتیجه گیری نهایی آن است كه با نسبتی نزدیك به ۱۹ درصد و نه پنج درصد رایج در ادبیات كارشناسی كشور احتیاج به خدمات درمانی خواهند داشت. لذا، در یك انفجار میلیونی مبتلایان، میلیونها تخت بیمارستانی لازم خواهد بود.
نرخ مرگ بیماری كرونا چقدر است؟
مشخص كردن نرخ مرگ دارای اهمیت بسیار است چون كه سیاست گذاران می توانند تصویر درست تری از عواقب اجتماعی و اقتصادی هر تصمیم داشته باشند. اپیدمی علاوه بر رشته های علوم سلامت در حوزه سیستم های پیچیده هم مدلسازی می شود. در این متن نیازی به ورود به جزئیات مدلسازی نیست. نتیجه مدلسازی آن است كه در شبكه انسانی اپیدمی در ابتدای راه به صورت تصاعدی رشد می كند. یعنی اگر تعداد مبتلایان در یك هفته ۱۰ برابر شود و از پنج به ۵۰ برسد، در هفته آینده هم ۱۰برابر می شود و به ۵۰۰ میرسد و در هفته پس از آن ۵۰۰۰ می شود. یك نتیجه رشد تصاعدی آن است كه نرخ مرگ در عمل پایین تر از واقعییت تخمین زده می شود.
اصولا مشخص كردن نرخ مرگ در ابتدای یك اپیدمی دشوار است. اگر نسبت تعداد جان باختگان به بیماران بعنوان نرخ مرگ حساب شود، یك اشتباه مهم مرتكب شده ایم چون این یك تخمین پایین نرخ مرگ است. برخی از كارشاسان نرخ مرگ را بین ۱.۵ درصد تا ۴.۵ درصد برآورد كرده اند. به هر حال سازمان بهداشت جهانی كه خود از كارشناسان زبده ای در زمینه اپیدمی بهره می برد نرخ مرگ كرونا را طی ماه گذشته از۲ درصد به ۳.۴ درصد افزایش داده است. انتظار میرود با گردآوری داده های بیشتر در سرتاسر جهان این عدد در آینده تغییر كند.
فرض كنید در هفته دوم برای مثال ما پن۵۰ مبتلا و یك فوتی داریم و بنابراین نرخ مرگ را دو درصد اعلام می نماییم. نكته مهم و خطا در اینجاست كه از این ۵۰ بیمار ۴۵ نفر اخیرا بیمار شده اند و امكان دارد در آینده فوت كنند. بنابراین از میان پنجاه بیمار بیشتر از یك نفر خواهد مرد و محاسبات ما بایستی تصحیح شود. برای رفع این مشكل می توانیم تعداد فوت شدگان را بر تعداد پرونده های بسته شده تقسیم نماییم. پرونده های بسته شده پرونده هایی است كه یا درمان شده اند و یا فوت كرده اند.
طبق گزارش سایت جهانی world meters.info (منبع ۳ در بروزرسانی ساعت ۳: ۲۴ تاریخ ۲۳ مارس) در چین از ۷۵۹۷۳ پرونده بسته شده تعداد ۳۲۷۰ پرونده به مرگ انجامیده است كه یك نرخ مرگ ۴.۵ درصدی در بین پرونده های بسته شده چین را نتیجه میدهد. یعنی پی گیری این تعداد بیمار قطعی نشان داد كه ۴.۵ درصد آنها فوت كرده و بقیه بهبود یافته اند. باآنكه این عدد بزرگتر از نرخ اعلامی ۳.۴ درصد سازمان بهداشت جهانی است، اما با اینحال نرخ چین بسیار پایین تر از نرخ بقیه جهان است در ایتالیا برای مثال از میان ۱۲۵۰۰ پرونده بسته شده ۵۴۷۶ پرونده به مرگ انجامیده است كه تااینجای كار یك نرخ مرگ ۴۴ درصدی را در بین پرونده های بسته شده در ایتالیا نشان داده است.
در مورد خاص ایتالیا چهار دلیل برای نرخ وحشتناك مرگ می توان ارائه نمود. اولا این كشور از جمعیت مسنی برخوردار می باشد. ثانیا تعداد تست های انجام شده در این كشور نسبت به كل جمعیت زیاد نیست و بنابراین در واقعیت تعداد بهبود یافتگان بیشتر از عدد اعلام شده است. ثالثا در ایتالیا یك لود بالای بیمارستانی سبب شده است كه از پذیرش افراد بسیار مسن خودداری شود كه به افزایش نرخ مرگ این افراد انجامیده است. رابعا: در ابتدای همه گیری بواسطه آنكه پرونده در گذشتگان به سرعت بسته می شود و پرونده بهبود یافتگان تا منفی شدن تست كرونا باز میماند نسبت مرگ در پرونده های بسته شده بالاتر است. با همه این تفاسیر كماكان نرخ مرگ در ایتالیا به طرز شگفت آوری بالاست. در كره جنوبی كه تستهای گسترده ای جهت شناسایی مبتلایان صورت گرفته است نرخ مرگ در بین پرونده های بسته شده تا این تاریخ ۳.۵ درصد است. البته در كره جنوبی بیشتر مبتلایان خانم و جوان بوده اند و نرخ مرگ در بین بانوان كمتر از آقایان بوده است. ضمنا باید توجه داشت سن پایین تر نرخ مرگ پایین تر به بار می آورد.
در كل جهان از میان ۳۳۷۵۷۰ مبتلا پرونده ۱۱۳۵۳۹ مبتلا بسته شده است یعنی یا بطور قطع بهبود یافته اند و یا فوت كرده اند. در این میان ۱۴۶۵۵ پرونده به مرگ و ۹۸۸۸۴ پرونده به بهبودی ختم شده است. این بدان مفهوم است كه تا این لحظه نزدیك به ۱۳ درصد پرونده های بسته شده به مرگ انجامیده است. البته تمامی این داده ها هم اكنون كمتر از آنی است كه بتوان به عنوان مرجع از آنها بهره برد.
اما در عین حال به اندازه لازم اخطار دهنده هستند. نسبت مرگ به پرونده های بسته شده در كل جهان تا اینجا ۱۳ درصد است كه بسیار بالاتر از تخمین فعلی سازمان بهداشت جهانی برای نرخ مرگ است. البته درصد مرگ برای تعداد پرونده های بسته شده یك تخمین بالا است چون كه امكان دارد برخی از افراد اصولا فرم بسیار ساده بیماری را تجربه كنند و به سیستم درمانی رجوع نكنند. ولی حدود ۱۳ درصد كسانی كه با علائم قابل توجه مراجعه نموده اند و برایشان پرونده بیماری تشكیل شده است، تابحال پرونده اشان با مرگ مختومه شده است. ازاین رو تعداد درمان شدگان علی الاصول بیشتر از آمار رسمی است.
آیا در صورت همه گیری شانس جهش ژنی و ایجاد صورتهای متفاوت ویروس وجود دارد؟ در اینصورت عواقب چنین جهش ژنی ای چیست؟
ویروس كرونا اصولا با سرعت زیادی جهش ژنتیكی انجام میدهد. در یك بررسی از ژنوم حدودا ۱۰۰ بیمار در چین ادعا شده است كه با سرایت ویروس به ۸۰۰۰۰ نفر و تكثیر در بدن ایشان یك نوع جدید ویروس ظهور كرده است كه احیانا تهاجمی تر از ویروس اولیه بوده است (منبع ۵ ).
بر خلاف كلیپ پخش شده در ایران در شبكه های اجتماعی در مورد نوع ال و اس ویروس، مقاله مدعی است كه امكان دارد نوع جهش یافته ویروس تهاجمی تر باشد. ضمنا برخلاف برداشت رایج در شبكه های اجتماعی در ایران اخطار اصلی این است كه امكان دارد تفاوت آنقدر باشد كه سیستم ایمنی با آلودگی با یكی از ویروس ها كماكان ویروس بعدی را شناسایی نكند.
البته وجود دو استرین (Strain) برای ویروس كماكان محل بحث صاحبنظران است. سوال اصلی اینجاست كه آیا این دو استرین از دید سیستم ایمنی متفاوت هستند و با بروز بیماری و ایجاد ایمنی در مقابل یكی ما در مقابل استرین دوم هم ایمن میشویم یا امكان دارد سیستم دفاعی بدن باردیگر متوجه ورود دشمن نشود. جدل علمی كماكان وجود دارد. اما نكته اینجاست كه حتی اگر دو استرین ادعا شده در مقاله متفاوت نباشند اگر در یك منطقه از جهان میلیونها نفر به ویروس مبتلا شوند، با آن میزان تكثیر ویروس معلوم نیست چند استرین جدید و واقعا متفاوت از ویروس بوجود بیاید و امكان دارد همانند برخورد با استرینهای جدید آنفلوآنزا آلودگی با یك نوع ویروس، تضمین ایمنی در مقابل ویروس بعدی نباشد. با این نرخ تكثیر و در صورت بروز استرینهای جدید امواج رفت و برگشتی ویروس میتواند ساختار بهداشتی و اجتماعی یك منطقه را به طور كلی به ویرانی ببرد. البته این تحلیل صرفا یك اخطار است كه امكان دارد احتمال رخ دادن آن خیلی كم باشد. برای نتیجه گیری بایستی اطلاعات بیشتری از میزان جهش ویروس و تأثیر آنها بر شناسایی ویروس توسط گلبولهای سفید گرد آوری شود.
حالا كه به روش متفاوت ولی واقع بینانه به شرایط موجود و احتمالات آینده وضعیت سرعت و كشندگی واقعی ویروس پرداختیم، سوال حیاتی این است كه بهترین استراتژی های مقابله با این ویروس چیست. این سوال در مقاله بعدی پاسخ داده خواهد شد.
منابع:
۱. https: //www.who.int/emergencies/diseases/novel-coronavirus-۲۰۱۹/situation-reports/
۲. Surveillances، V. (۲۰۲۰). The Epidemiological Characteristics of an Outbreak of ۲۰۱۹ Novel Coronavirus Diseases (COVID-۱۹)—China، ۲۰۲۰. China CDC Weekly، ۲(۸)، ۱۱۳-۱۲۲. http: //weekly.chinacdc.cn/en/article/id/e۵۳۹۴۶e۲-c۶c۴-۴۱e۹-۹a۹b-fea۸db۱a۸f۵۱
۳. https: //www.worldometers.info/coronavirus/
۴. https: //wwwnc.cdc.gov/eid/article/۲۶/۶/۲۰-۰۳۵۷_article
۵: https: //academic.oup.com/nsr/advance-article/doi/۱۰.۱۰۹۳/nsr/nwaa۰۳۶/۵۷۷۵۴۶۳
The severity of symptoms variable was categorized as mild، severe، or critical. Mild included non-pneumonia and mild pneumonia cases. Severe was characterized by dyspnea، respiratory frequency ≥۳۰/minute، blood oxygen saturation ≤۹۳%، PaO۲/FiO۲ ratio <۳۰۰، and/or lung infiltrates >۵۰% within ۲۴–۴۸ hours. Critical cases were those that exhibited respiratory failure، septic shock، and/or multiple organ dysfunction/failure.).
منبع: سایت امن
اگر پسندیدید لاک کنید:
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان سایت امن در مورد این مطلب